به گزارش خبرنگار فرهنگی سراج24، در خبرها آمده بود اکبر عبدی پناهنده شده است. رسانه های ترکیه ای اولین خبرها از این مهاجرت را مخابره کردند. آنها گزارش دادند که اکبر عبدی با خرید خانه ای در آلانیا تصمیم گرفته است که مابقی عمر خود را در این شهر بگذراند.
خبرگزاری آناتولی گزارش داد که عبدی که نقش اول را در بیش از 90 فیلم در ایران بازی کرده است با برگزاری کنفرانس خبری در یک بنگاه معاملات املاک در آلانیا گفت: به خاطر برخی مشکلات سلامتی تصمیم گرفته است که در این شهر به زندگی ادامه دهد.
خبر به سرعت در فضای مجازی پیچید. عده ای با خوشحالی تنها عکس مسافرت اکبر عبدی که با کروات بوده است را نشانی واضح و مبرهن برای اثبات پناهندگی وی دانستند و دوباره همان بحث قدیمی فرار مغز ها مطرح کردند.
اکبر عبدی یک بازیگر است. شاید رفتاری مشابه با یک مداح نداشته باشد و دلش بخواهد سفری چند روزه به ترکیه برود و در این باره بگوید: «وقتی پرواز چارتر داره میبره با فقط ۴۰۰ هزار تومن شما باشی نمیری؟»
اما اتهام مهاجرت برای کسی یک برادر شهید که با افتخار بارها اعلام کرده نوکری خانواده برادرش نیز برعهده دارد، تهمت ناروایی است.
اکبر عبدی یک هنرمند است. هنرمندی که تنها در فیلم های ارزشی بازی نکرده است. از بازه مسعود ده نمکی تا ناصر تقوایی با همه این کارگردان کار کرده است اما همان رسانه های مبادی ادب به ظاهر و اهل عدم قضاوت! خیلی راحت با استناد به این جمله اکبر عبدی که در ترکیه گفته بود: « در ایران روزی دو مرتبه انسولین میزدم و قندم بالا بود؛ ولی اینجا یک ماه است که حالم خوب است.» به این نتیجه رسیدند که اکبر عبدی از ایران رفته است. سناریویی که اگر یک بازیگر دیگری بود و واکنش های منفی را در پاسخ به این خبر می دید واقعا مهاجرت را بر ماندن ترجیح می داد اما اکبر عبدی بدون توجه به شایعات بعد از این سفر به ایران برگشت تا کاسبی این رسانهها خیلی زود کساد شود.
البته این اخبار دروغ در قدیم نیز بوده است. بارها خبر مهاجرت میترا حجار، لیلا حاتمی، امین حیایی و اصغر فرهادی مطرح شد تا بعضی ها با این حربه باز هم چماغ مهاجرت را بر سر نظام اسلامی بکوبند ولی هر بار تکذیب این اخبار تنها ماهیت این رسانه ها بر ملا کرد.
اکبر عبدی دلیل ترجیح هنرمندان برای ماندن در ایران را با زبان نمکین خود به صورت جالبی بیان می کند:« وقتی من شرایط خیلی خوب دارم برای چی باید برم اونجا. تهش برای ایرانی هایی که میان اونجا باید برم تو رستوران جوک بگم بعد هم تو همون رستوران ظرف بشورم. برا چی برم؟؟؟ یه پول قلمبه بهم میدن (بیست روز) برای یه فیلم بازی میکنم، بعد بیام برم اونجا تا مثلا عشق ممنوع بازی کنم؟ اصلا به لحاظ عقلی جور در میاد؟ دیوانه ام مگه؟»
همچنی اکبر عبدی در گفت و گویی اعلام کرد: به زودی قرارداد رسوایی 2 را با ده نمکی خواهم بست. اکبر عبدی که شایعاتی پیرامون مهاجرت وی به ترکیه و اقامت همیشگی در آن کشور منتشر شده بود در گفت و گو با یک خبرگزاری گفت: من اصلا مهاجرت نکردهام و نمی دانم این خبرها و این شایعات پیرامون من را چه کسی واقعا منتشر کرده است.
وی همچنین با اشاره به خاطره خود در آمریکا درباره انتقاد وی از رژیم صهیونیستی گفت: مدتی به امریکا برای بستن قرارداد همکاری سفر کردم و در آنجا از من خواستند بابت انتقادی که از یک رژیم کودک کش که با تانک کودکان بی دفاع را به شهادت می رسانند عذرخواهی کنم تا همکاری حاصل شود. در آمریکا گفتند اگر می خواهی همکاری ای صورت بگیرد باید عذر خواهی کنی و من در جواب گفتم نمی توانم از یک رژیم کودککش عذرخواهی کنم و مملکتم را دوست دارم و در مملکتم به فعالیتم ادامه خواهم داد. اگر بناست یک لقمه نان در بیاورم و در مملکت خودم در می آوردم و مملکت فروشی نمی کنم.
در انتها باید گفت برای هنرمندان ما حتی جدای از اکبر عبدیها که اهل وطن فروشی نیستند الگوی مهاجرت شخصیتهایی نظیر امیر نادری، بهرام بیضایی و گلشیفته فراهانی باعث شده فکر مهاجرت را از سرشان بیرون کردند.
حضور در فیلمهای درجه سه، تن فروشی در کنار وطن فروشی و شرایط سخت مهاجرت پذیری کشورهای اروپایی برای هنرمندان ما این امر را مشخص کرده که برای فعالیتشان ایران بهترین نقطه است. هر چند در این بین مسئولان فرهنگی نیز باید مراقبت کنند و به کسانی که در سودای مهاجرت پا به عرصه هنر میگذارند مجال هنرنمایی ندهند. اینجا باز همان مطالبه اصلی سرویس فرهنگی سراج24، را طرح میکنیم که باید هنرمندان به عنوان الگوی بالقوه جوانان گزینشی مقدماتی شوند تا جامعه دچار الگوهای مهاجرت خواه نشود. وقتی برای یک کارمند ساده یا یک معلم دبستان گزینش صورت میگیرد ایا در عرصه فرهنگ نباید این اتفاق بیافتد؟